|
سیدقاسم رزاقی موسوی تشریح کرد:
سه شرط امام رضا(ع) برای نقشآفرینی حاکمان در تحقق عدالت اجتماعی
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: امام رضا(ع) ریشه تحقق عدالت اجتماعی در جامعه را نگاه توحیدی در آن جامعه میداند. اگر جامعه توحیدی نشود عدالت به معنای کامل محقق نخواهد شد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به نقل از خبرنگار ایکنا، هفتمین پیش نشست پنجمین کنگره جهانی حضرت رضا(ع) با موضوع «عدالت اجتماعی و امام رضا(ع)» امروز چهارشنبه ۲۰ اردیبهشتماه برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین سیدقاسم رزاقی موسوی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در این نشست با موضوع «عدالت اجتماعی از منظر امام رضا(ع)» سخنرانی کرد که در ادامه میخوانید؛
در روایات آمده است که عدالت در جایی است که همه چیز سر جای خودش باشد لذا در تعریف عدالت اجتماعی رعایت تناسب، استحقاقها و شایستگیها در ساختار اجتماعی از اهمیت زیادی برخوردار است تا این مسائل در میان گروههای مختلف در جامعه دیده شود و به همه بهره داده شود و کسی از حقوق خود محروم نشود. به معنای کلی میتوانیم عدالت را رعایت حقوق در نظر بگیریم. بحث مقدماتی بنده درباره ضرورت این بحث است. در اینباره باید گفت که اساسا، هستی بر عدالت استوار است و وقتی بخواهیم مصادیق عدالت در اجتماع را بررسی کنیم میتوانیم به خوبی به چنین نکتهای پی ببریم.
فلسفه بعثت انبیا(ع) در قرآن
نکته دیگر اینکه فلسفه بعثت انبیا بر اساس آنچه در قرآن آمده همین مقوله عدالت است. در قرآن کریم آمده است: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ همانا ما پیمبران خود را با ادلّه و معجزات فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند» (حدید/ ۲۵) بنابراین هدف این است که مردم بتوانند در جامعه زیست عادلانه داشته باشند. یکی دیگر از موارد در زمینه حکمرانی است. گفته شده «ملک با کفر باقی میماند ولی با ظلم باقی نمیماند» حداقل مفهومی که از این جمله برداشت میشود این است که عدل از عوامل بقای حکومت و ظلم از عوامل فنای حکومت است. بنابراین عدالت میتواند جامعه را تبدیل به بهشت کند و سیره معصومان(ع) هم بر این اندیشه دینی استوار است و در جایی که معصوم حکومت تشکیل داده همه تلاش وی بر این بوده است.
اگر بخواهیم عدالت اجتماعی را در سیره امام رضا(ع) بررسی کنیم لازمهاش این است که فضای فکری و اجتماعی حاکم بر دوران امام را هم مورد توجه قرار دهیم. در دوران امام رضا(ع) شاهد دو چالش هستیم که یکی چالش فرهنگی است که برگرفته از گستردگی فضای جهان اسلام است و این گستردگی تنوع ملیتها و فرهنگها را به همراه دارد و به نوعی ورود اندیشههای کلامی مختلف را شاهد هستیم؛ در نتیجه برخی شبهات پیدا میشود که لازم بود امام در این زمینه ورود کند. چالش دیگر اجتماعی و سیاسی است و در نتیجه شاهد قیامهایی هستیم که ناشی از بیعدالتی و ظلم بوده است بنابراین چنین فضایی میطلبیده است که امام وارد مقوله عدالت شود.
ریشههای تحقق عدالت اجتماعی
در نگاه امام رضا(ع) میتوان ریشههای تحقق عدالت اجتماعی و تحقق زیست عادلانه در جامعه و همچنین کارکردها و پیامدهای عدالت اجتماعی را مورد مطالعه قرار داد. امام ریشه تحقق عدالت اجتماعی در جامعه را نگاه توحیدی در آن جامعه میداند. اگر جامعه توحیدی نشود عدالت به معنای کامل محقق نخواهد شد. این را از توصیفهایی که امام از وظایف امام در جامعه بیان میکند به خوبی میتوان برداشت کرد. ایشان میفرماید اگر بخواهیم جامعه توحیدی داشته باشیم باید ارکان آن جامعه از صدر تا ذیل توحیدی شود و عوامل و زمینههای آن هم فراهم شود.
امام رضا(ع) برای تحقق عدالت اجتماعی سه شرط برای رهبر جامعه در نظر میگیرد که اولین مورد نظاممند بودن وی، دوم نبود دروغ در وی و سوم نداشتن خلف وعده است. مسئله دیگر درباره پیامدها و کارکردهای عدالت اجتماعی است. ایشان میفرمایند اگر عدل و احسان در جامعه باشد دوام نعمت الهی هم در آن جامعه وجود خواهد داشت همچنین ایشان میفرمایند اگر حاکم دروغگو باشد و دنبال رفع محرومیت نباشد نمیتواند عدالت اجتماعی را در جامعه محقق کند. امام رضا(ع) ظلم سلطان را وهن حکومت معرفی میکند و میفرماید اگر میخواهید حکومت سست نشده و فرونپاشد لازمهاش این است که ظلم را از جامعه دور کرده و عدالت را محقق کنید.
البته امام رضا(ع) به جامعه هم میفرمایند اگر حدود و احکام الهی در جامعه رعایت نشود و مردم هم به آن بیتوجه باشند، محرومیتها سراغ آنها خواهد آمد و این جامعه از نعمتها برخوردار نخواهد شد. اگر جامعه بخواهد عادلانه باشد باید مراقبت اجتماعی و توجه به حال همدیگر وجود داشته باشد در غیر اینصورت و با از بین رفتن محبتها، جامعه در زمینه عدالت اجتماعی با مشکل مواجه خواهد شد.
لزوم توجیه درست علت نابرابری در پوشش زن و مرد
حجتالاسلام والمسلمین مهدی شجریان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی نیز در این نشست با موضوع «عدالت جنسیتی و فلسفه حجاب از منظر امام رضا(ع)» به سخنرانی پرداخت که میخوانید؛
در تعریف عدالت جنسیتی باید گفت که در روابط میان زنان و مردان، عدالت جنسیتی وقتی محقق میشود که تکالیف و حقوق زنان و مردان در بطن این روابط به صورت عادلانه وضع شده باشد. این حداقل یکی از شرایط تحقق عداللت جنسیتی به شکل مطلوب است در نتیجه اگر در این روابط با حقوق و تکالیف غیر عادلانه مواجه بویم در شرایط عدالت جنسیتی به سر نمیبریم. سوال این است که معیارهای تشخیص عدالت در زمینه حقوق و تکالیف چیست و چگونه میتوان دریافت در یک حق خاص همانند حق طلاق یا تکلیف خاص همانند حجاب، عدالت در روابط مردان و زنان رعایت شده است.
نابرابری لزوما به بیعدالتی منجر نمیشود اما مادامی که توجیه قانع کنندهای نداشته باشد به ادراک عدالت جنسیتی ضربه میزند. مثلا وقتی مخاطب میپرسد چرا بین دو نفر تفاوتی حاکی از نابرابری وجود دارد و نتوانیم جواب قانعکنندهای بدهیم افراد این فضای نابرابرانه را محکوم به بیعدالتی میکنند بنابراین برخی دنبال توجیه نابرابری میافتند. البته اصل در حوزه ادراک جنسیتی، برابری است و نابرابری نیز خلاف اصل است و خلاف اصل هم دلیل میخواهد در غیر اینصورت مردم آن را نمیپذیرند.
به نظرم حجاب از مسائل عدالت جنسیتی است چون یک نابرابری برجسته در تکلیف است. منظور از حجاب، میزان شرعی واجب پوشش بر مردان و زنان است هرچند ممکن است در اسناد بالادستی، حجاب را به گونهای دیگر تعریف کنند. این حجاب در میان مردان و زنان به شکل برجستهای متفاوت است چراکه در مردان صرفا پوشش شرمگاه مطرح است و این یک تکلیف حداقلی است ولی در مورد زنان، یک تکلیف حداکثری است یعنی بر زنان واجب است که تمام بدن خود را غیر از دست و صورت بپوشانند. بنابراین عدالتپژوه باید در مقام توجیه این تمایز اقدام کند و اگر نتواند مخاطب را قانع کند مسئله عدالت جنسیتی در حوزه ادراک شکست میخورد لذا نیازمند ادله توجیهی قوی هستیم.
امام رضا(ع) در همین زمینه روایتی دارند که در «عیون اخبار الرضا» نقل شده و میفرمایند نگاه به موی زنان حرام شده است. لذا منظور ایشان این است که حجاب حداکثری زنان واجب است. امام همچنین میفرمایند دلیل حرام شدن موی زنان این است که باعث تهییج شهوت رجال میشود و این تهییج شهوت نیز منجر به فساد و رفتارهای ناشایست در عرصه اجتماع میشود. ممکن است عدهای بگویند تهییج شهوت در همه مردان محقق نمیشود اما اینجا علت نوعی است یعنی نوع مردان در مواجه با چنین چیزی تهییج شهوت پیدا میکنند. اما به نظر میرسد این هم توجیه قابل قبولی نیست چون اثبات آن مشکل است. بنابراین باید از باب دیگری مسئله حجاب را توجیه کنیم و آن هم توجیه از منظر حکمی است. نکته دیگر این است که این روایت، ظهور در حکمت دارد نه علت. چون روایت مفصل است و دلایلی که ذکر میکند تماما از سنخ حکمت است و این وحدت سیاق ایجاب میکند که توجیهات ما در مورد حجاب هم مبتنی بر حکمت و عقل باشد
منبع:
خبرگزاری ایکنا
پژوهشکده تاریخ و سیره اهلبیت(ع) - سیره اهلبیت(ع), اخبار پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی
|