جنا ب آقای محمد کاظم کریمی در ابتدای این نشت بیان داشت: موضوع این نشست «نقد تبیین کارکردی دین» است. به منظور تعیین جایگاه موضوع در هندسه معرفت اجتماعی، اشاره مختصری به پیشینه بحث میکنم و سپس از بیانات سخنران محترم بهره خواهیم برد.
وی ادامه داد: در حوزه مطالعات اجتماعی، دیدگاهها و نظریههای مختلفی از سوی اندیشمندان علوم اجتماعی- به ویژه جامعهشناسی- ارائه شده است که اگر بخواهیم دستهبندیهای کلیتری از آنها ارائه بدهیم با اندک تسامح میتوانیم آنها را تحت سه پارادایم اثباتی، تفسیری و انتقادی تقسیمبندی کنیم. بدیهی است هر کدام از این پارادایمها دارای مبانی نظری، روششناسی، نظریهها و حوزههای مختلفی خواهند بود.
دبیر علمی این نشست تشریح کرد: «پارادایم اثباتی» بر مشابهت جهان اجتماعی با جهان فیزیکی و زیستی تأکید دارد و جهان اجتماعی را به مثابه جهان طبیعی دارای قاعده و نظام دانسته، بر وجود رابطه علّی میان پدیدهها و رویدادهای اجتماعی و نقش و کارکرد خاص آنها در جامعه اصرار دارد و برای شناخت آنها از تبیین و تحلیلهای دقیق به منظور افزایش قدرت پیشبینی و تعمیم در موارد مشابه استفاده میکند و به این دلیل، به کارگیری روشهای آماری و اندازهگیریهای دقیق را توصیه میکند. نظریههایی چون اثبات گرایی، کارکردگرایی، ساختارگرایی، رفتار گرایی، نظریه مبادله در این پارادایم قرار دارند و ریشه در اندیشههای اگوست کنت، دورکیم، مرتون، پارسنز، هومنز دارد.
وی افزود: «پارادایم تفسیری»، برخلاف پارادایم اثباتی، موضوعات اجتماعی را از موضوعات طبیعی متمایز میداند و وظیفه علوم اجتماعی را مطالعه پدیده های انسانی میداند و به جای جستوجوی علل، برای فهم و کشف معنای کنش کنشگران اهمیت قائل است و برای مطالعه آن بر روشهای تفهمی که مستلزم ارتباط هر چه بیشتر با کنشگران است مثل مشاهده مشارکتی و مصاحبههای آزاد برای کسب شناخت و درک ذهنیت افراد تأکید دارد. مکتب تأویل، هرمنوتیک، پدیدارشناسی، کنش متقابل نمادی از این دستهاند. ماکس وبر، هوسرل، گادامر، مید، بلومر، گافمن در این فضا نظریهپردازی کردهاند.
کریمی با بیان اینکه «پارادایم انتقادی» که خود شامل دو بخش «نظریه انتقادی» و «رئالیسم انتقادی» است درصدد جبران کاستیهای دو پارادایم فوق برآمده است و با ملاحظه زمینه اجتماعی وقوع پدیدهها و تأثیر متقابل آنها بر یکدیگر، به نقد درونی و تحلیل تعارضات موجود در جامعه توجه نشان میدهد تصریح کرد: در حوزه نظریه انتقادی، این پارادایم بیشتر ملهم از اندیشه مارکس و صاحب نظران مکتب فرانکفورت نظیر مارکوزه، آدورنو و هابرماس و در حوزه رئالیسم انتقادی نیز ریشه در اندیشههای بسکار، سایر، تد بنتون و راجر تریگ دارد. از نگاه این پارادایم، اثباتگرایی به دلیل تأکید بر انطباق عوامل انسانی بر شرایط پدیدههای طبیعی، قدرت و منزلت عامل انسانی را نادیده میگیرد. در مقابل، تفسیرگرایی نیز به دلیل محدودسازی او در همان کنش، زمینه برای بروز خلاقیت را از او سلب میکند و قدرت هرگونه عکسالعمل در برابر عوامل بیرونی را از او میستاند. به همین سبب، روشهایی که به لایههای زیرین و پنهان واقعیت نقب میزند، نظیر تحقیق اقدامی، تحلیل گفتمان و مطالعات تاریخی مورد تأکید این رویکرد است.
ویژگیهای روششناختی علوم اجتماعی:
تبیین و پیشبینی —> اثباتگرایی
فهم و تأویل —> تفسیرگرایی
نقد درونی —> انتقادی
دبیر علمی نشست «نقد تبیین کارکردی دین» بیان داشت: یکی از موضوعات مهم و تأثیرگذار در حیات اجتماعی بشر که از قضا هر سه پارادایم نیز به آن پرداختهاند، موضوع «دین» است و در دوران جدید عطف توجه به دین و سخن از منشأ، اهداف، کارکرد و غایت آن توجه خیل عظیمی از جامعهشناسان را به خود جلب کرده است تا آن جا که رشتههایی با عناوین مختلف مانند «جامعهشناسی دین»، «مطالعات دین پژوهی» و «فلسفه دین» نیز تأسیس گردیده است.
وی ادامه داد: در غرب معاصر، معمولا دو نوع نگاه برای مطالعه و تحلیل دین وجود دارد (البته این دو ممکن است در جاهایی با همدیگر تلاقی کنند):
1- نگاه سکولاریستی
2- نگاه کاردکردگرایانه
کریمی خاطر نشان کرد: نگاه سکولاریستی با هر قرائتی که در نظر گرفته شود درصدد جدایی انداختن میان دین و دنیا، دین و حاکمیت، دین و حیات اجتماعی است و بر کنار گذاشتن دین و عدم دخالت در این حوزهها اصرار دارد و نگاه کارکردگرایانه درصدد است تا به نقش و کارکرد دین در ساماندهی امر دنیا و حیات اجتماعی بشر بپردازد و دین را تنها در صورتی مطلوب میداند که به نیازهای انسان در این دنیا پاسخ دهد.
وی در بخش پایانی صحبت های خود اذعان داشت: کتاب «نقد تبیین کارکردی دین» که توسط آقای دکتر فصیحی تدوین گردیده است و به وسیله مرکز مطالعات فرهنگی و اجتماعی منتشر شده است با نگاهی عالمانه و به صورت روشمند به این بحث پرداخته است و در دو بخش «معرفی نگاه کارکردگرایانه» و «نقد آن» تنظیم شده است. از حضار محترم انتظار میرود با مشارکت فعال خود بر غنای مباحث بیفزایند و از طریق سؤالات شفاهی و مکتوب به طرح دیدگاههای خود بپردازند.
دکتر فصیحی، در ابتدای صحبت های خود با اشاره به تعریف دو مفهوم «کارکرد» و «دین» بیان داشت: مفهوم «کارکرد» به معنی وظیفه و نقش است و در ادبیات فلسفی و کلامی، با عنوان «غایت» شناخته شده است و مباحث مطرح در موضوع «مقاصدالشریعه» نیز در همین فضا میباشد.
وی در خصوص مفهوم دین نیز تعاریف موجود را جامع و مانع ندانست و دین را عبارت از سبک زندگی و الگوی زیستن دانست که در تلاش است به زندگی اجتماعی سامان دهد اما در عینحال ریشه در آسمان و ماوراء و ریشه در وحی دارد، و عناصر دین را نیز شامل باورها، ارزشها و هنجارها (اعتقادات، اخلاق و فقه) برشمرد.
دکتر امان الله فصیحی همچنین با اشاره به پیشینه کارکردگرایی، با تاکید بر اینکه نگاه کارکردی ریشه در اندیشه فیلسوفان گذشته از جمله افلاطون دارد اظهار کرد: منظور از آن را علت ایجاد و بقای دین است(علت موجده و علت مبقیه).
وی منطق کارکردی دفاع از دین که شامل توجیه دینی و علل اقبال به دین است را خارج از این بحث توصیف کرده و در کتاب مجزایی مورد بحث قراردادهاست.
فصیحی در ادامه به اندیشههای مربوط به تبیین کارکردی دین اشاره کرد و دیدگاههای اندیشمندان را در دو بخش جامعهشناسان (دورکیم، وبر، مارکس و کنت...) و روانشناسان (فروید...) تشریح نمود، و به رگههایی از نگاه کارکردی در اندیشه فیلسوفان مسلمان مثل ابن سینا در مباحث مربوط به فلسفه بعثت نیز توجه، و در ادامه، این موضوع را در دو بخش «منشأ دین و دینداری» و «عوامل بقای دین» پیگرفت.
وی سپس به نقد تبیین کارکردی دین پرداخت و آن در دو بخش نقدهای مبنایی و روشی تشریح کرد.
- نقدهای مبنایی:
الف) تقلیل دین به منشاء دینداری
وی اظهار داشت: منشاء دین در نظر ما فطرت انسانی است که خداوند برای پاسخ به این نیاز ادیان را فرستاده است و جامعهشناسان چون از منشاء دین، صرفنظر کردهاند، سراغ منشاء دینداری رفتند و به جای یافتن دین در ماوراء، در جامعه دنبال آن گشتند.
ب) تقلیل ادیان به دین واحد
وی در این رابطه گفت: از نظر این تحلیلگران، همه ادیان ریشه واحد دارند و بین آنها تفاوتی وجود ندارد.
-نقدهای روشی:
فصیحی تشریح کرد: نگاه کارکردی به دین، نگاهی سکولار است و به جز کارکردهای مادی دین به چیز دیگری توجه ندارد و منجر به تقلیل دین به کارکردهای دنیوی و نادیده گرفتن زمینههای ماورایی و تعالیبخش آن شده است.
وی با اشاره به وجود رگههایی از نگاه کارکردی در اندیشه متفکران اسلامی بیان داشت: هیچگاه فیلسوفان ما از نگاه غایتگرایانه خود دست برنداشتند و اگر به کارکردهای دنیوی اشاره کردند برای ایجاد رغبت در سطوح پایین جامعه است. از این منظر، نگاه متفکران نگاهی جامع است که به دنیا و آخرت با هم توجه شده است.
انتهای پیام/ 115