نسخه آزمایشی
مقاله مشترک با موضوع شهادت و معنای اخلاقی آن در اسلام توسط دکتر بابایی بااحمت جونز
مقاله مشترک با موضوع شهادت و معنای اخلاقی آن در اسلام توسط دکتر بابایی بااحمت جونز

مقاله مشترک با موضوع شهادت و معنای اخلاقی آن در اسلام.

این مقاله مشترک توسط جناب آقای دکتر بابایی با احمت جونز مورد بحث قرار گرفت.

به گزارش پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی، در این مقاله مباحث مختلفی در باب شهادت من جمله: شهادت در اندیشه اسلامی و شهادت در جهان اسلام معاصر توسط بسیاری از محققان غربی به عنوان یک مسئله رادیکال و امری سیاسی و نه اخلاقی یا معنوی شناخته می‌شود. بر پایۀ قرائت سیاسی از شهادت ، شهادت به عنوان نیروی محرکه برای آشوب و هرج و مرج درک می‌شود که باید از آن دوری جست و در صورت امکان آن را از منظومه زندگی حذف کرد. این تصویر از شهادت، نقطۀ آغازی برای سوء فهم شهادت در اسلام و بلکه در سایر ادیان ابراهیمی است.

در ادامه مشروح مباحث مطرح خواهد شد.

معنای اخلاقی شهادت در اسلام، مسیحیت، یهودیت (۱)

شهادت در اندیشه اسلامی و شهادت در جهان اسلام معاصر توسط بسیاری از محققان غربی به عنوان یک مسئله رادیکال و امری سیاسی و نه اخلاقی یا معنوی شناخته می‌شود. بر پایۀ قرائت سیاسی از شهادت ، شهادت به عنوان نیروی محرکه برای آشوب و هرج و مرج درک می‌شود که باید از آن دوری جست و در صورت امکان آن را از منظومه زندگی حذف کرد. این تصویر از شهادت، نقطۀ آغازی برای سوء فهم شهادت در اسلام و بلکه در سایر ادیان ابراهیمی است.

نادیده گرفتن جنبه های اخلاقی و معنوی شهادت ، موجب تقلیل گرایی الهیاتی، زمینه را برای پیدایش خشونت در بستر فرهنگی شهادت فراهم می‌کند. این در حالی است که فرهنگ شهادت با روایت جنبه‌های اخلاقی شهدا و تحلیل ابعاد معنوی و روحی شهادت، می‌تواند عامل اصلی صلح و همزیستی در زندگی دینی و حتی غیردینی دینداران باشد.

اکنون پرسش اصلی این است که معنای اخلاق و معنویت در فرایند شهید شدن چیست؟ چگونه ممکن است که شهادت ، به ‌مثابه پدیده‌ای که با خشونت آمیخته شده است ، با اخلاقی که با صلح و مدارا آغشته است، مطابقت داشته باشد؟ و فرهنگ شهادت چگونه می تواند نیازهای اجتماعی و روانی را برآورده کند؟ آیا می‌توان رهایی از رنج و درد را از رهگذر شهادت و سبک زندگی شهید توقع داشت؟ پاسخ به این سوالات بسیار پیچیده اما بسیار حائز اهمیت است. به نظرم توجه به این گونه از سئوالات چشم‌انداز تازه‌ای را در زمینه "شهادت" در مطالعات معاصر اسلامی می‌گشاید.

معنای اخلاقی شهادت در اسلام، مسیحیت، یهودیت (۲)

 روایت اخلاقی از شهادت هرگز به معنای عُرفی کردن شهادت و خنثی کردن آثار اجتماعی و سیاسی آن در عرصه‌های مقاومت و جهاد نیست، بلکه به معنای تسرّی شهادت و فرهنگ شهادت از یک ساحت از زندگی به همه ساحت‌های حیات بشری است. به عبارت دیگر ، شهادت را می توان فراتر از ابعاد سیاسی و نظامی و به‌عنوان یک پدیدۀ تمدنی توضیح داد و آن را در فرایند تمدنی انسان مسلمان معاصر مهم ارزیابی کرد.این نگاه به شهادت منحصر و محدود به اسلام نیست، بلکه با نگاهی به تاریخ چنین فحوایی را می‌توان در کتاب مقدس و تقویم‌های مذهبی یهودیت و مسیحیت نیز مشاهده کرد و نقش شهیدان را در آن برجسته دید.

در این باره در هر دو سنت یهودی و مسیحی گزاره‌های متعددی وجود دارد که در آن از مردم خواسته شده است که به ایمان خویش در ازای زندگی خود شهادت بدهند. در بخشهای بعدی به شهادت در سنتهای یهودی و مسیحی و سپس اسلام و ابعاد اخلاقی آن می پردازیم.

معنای اخلاقی شهادت در اسلام، مسیحیت، یهودیت (۳)

"شهادت در یهودیت"

درک شهادت در یهودیت منوط است به درک رابطه بین قوم یهود و یهوه، رابطه ای که در قالب عهد و پیمان بیان شده است. ابراهیم پدر ادیان ابراهیمی، و برای یهودیان بنیانگذار ملت یهود، خوانده شده تا "فداکاری بزرگ زندگی‌اش" را در ذبح فرزندش به نمایش بگذارد. 

 

برای حکمای خاخام در دوران قدیم، رعایت احکام الهی نشان دهنده تقدیس نام خدا است و تاریخ یهود "مملو از شهدایی است که برای تقدیس خدا جان باخته‌اند.

با نگاهی به تاریخ قوم یهود متوجه می شویم که دعوت به تقدیس نام خدا به‌ بهای گذشتن از جان، اغلب در مواجهه با نیروهایی بوده است که خواستار نوعی اطاعت بودند که مستقیماً با قانون خدا در تعارض بود. در کتاب دانیال ، حنانیا ، آذریه ، همراهان دانیال نبی ، میشائیل با میل و رغبت به کوره آتشین فرود آمد تا در عبادت مجسمه طلایی از فرمان "نبوکدنصر" اطاعت نکند. آنها در سنت یهودی جایگاه ممتازی به دست آوردند.

وقتی از شهادت در سنت یهودی سخن می‌گوییم، بایستی شورش مکابی‌ها (دوم قبل از میلاد) را در نظر داشته باشیم. این رویدادها در کتابهای مکابیان نقل گردیده و در تلمود نیز به آنها اشاره شده است. شورش مکابی توسط متاتیاس کشیش آغاز شد و توسط پسرانش در مقاومت در برابر هلنی کردن اجباری از سوی سلوکیان ادامه یافت. آنتیوخوس اپیفانس چهارم ، فرمانروای سلوکی ، معبد اورشلیم را هتک حرمت کرد و بسیاری از اعمال یهودیان را غیرقانونی اعلام کرد. بسیاری از یهودیان، تصمیم گرفتند از قوانین یهود حمایت کنند و نام خدا را حتی به قیمت جان خود تقدیس و تجلیل کنند. شهدای مکابی مانند  أليعازر (Eleazar) در آیین یهودیان از جایگاه ویژه ای برخوردارند و از آنها به عنوان اهل پایداری در ایمان یاد می‌شود.

معنای اخلاقی شهادت در اسلام، مسیحیت، یهودیت (۴)

"شهادت در یهودیت"

از دیدگاه الهیات یهود ، وقتی احکام الهی رعایت نمی‌شود، پیمان انسان با خدا سست می‌شود و آنگاه عقاب الهی در پی می‌آید. شهادت طبق سنت خاخام "با گناه مقابله می‌کند".

در این سنت، شهادت به عنوان التزام به قانون و حکم الهی، از نقض دستورات الهی جلوگیری می‌کند و بدین وسیله، نام خدا را تجلیل و تقدیس می‌کند. طبق درک اولیه خاخام، شهادت در واقع ضامن بقای عهد و پیمان انسان با خداست.

احترام و التزام به قانون الهی قرن‌ها در جوامع یهودی وجود داشته و شهادت هم نشان دهنده چیزی بوده که آن را "سرسپردن به قانون خدا" می نامند.

هنگامی که مکابیان برای نقض احکام الهی تحت فشار قرار گرفتند، انتخاب آنها این بود که با پایبندی به قانون الهی جان خود را به خطر بیندازند.

فراتر از بعد کلامی شهادت ، عوامل دیگری نیز وجود دارد. کسانی که به شهادت رسیدند ، شهدای جامعه نیز بوده‌اند. فداکاری آنها پیام روشنی در مورد ارزش‌های مربوط به جامعه و سبک‌ زندگی آنها داشت.

در این باره مقاومت بدون شک عاملی در مبارزه مکابی‌ها با سلطه فرهنگی هلنیستی بود. هزینه‌ آنها در برابر هلنیزاسیون و برای حفظ هویت و فرهنگ یهودی، جان‌سپاری‌های بسیار بود. این زمینه‌ها اقدام و مقاومت شهدا را آشکار می‌کند. به گفته فرند، تورات نشان دهنده "ستون فقرات مقاومت یهودیان" است.

معنای اخلاقی شهادت در اسلام، مسیحیت، یهودیت (۵)

"شهادت در مسیحیت"

 شهادت در مسیحیت با تجربه حواریون آغاز می شود. بسیاری از ادعاهای حواریون در مورد عیسی ناصری در جامعه یهودیان کفر آمیز تلقی می‌شد و همین نیز زمینه را برای اتهامات بی‌خدایی علیه مسیحیان، که خود را برای مرگ به ازای حفظ ایمان آماده کرده بودند، فراهم می‌کرد. به تدریج داستان شهدا به نخستین منابع معنویت در مسیحیت تبدیل شد و از همین نقطه شهادت عمیقا بر شعور کلیسا نیز اثر گذاشت.

بدین طریق، اگر بخواهیم به واقعیت شهادت در مسیحیت و در واقع خود شهدا نزدیک شویم ، از الهیات شهادت (و به ویژه کلیسای اولیه) نباید غفلت کنیم. الهیات شهادت در مسیحیت مبتنی بر پیروی از عیسی مسیح و التزام کامل به اوامر ایشان بود. از همین‌رو شهیدان برای نسلهای بعد به آنچه که پینکرز آن را "الگوهای شاگردی از مسیح" می نامد، تبدیل شدند.

 شهادت برای خود شهدا به معنای مرگ نبود ، بلکه به معنای پذیرش دعوت الهی بود. علاوه بر این ، شهادت در سطح عمیق‌تر به معنای مشارکت عرفانی مسیحیان در رنج و مرگ مسیح بر روی صلیب بود. سنت ایرنئوس ، اسقف لیون ، راهی را که شهدا در پیش گرفته اند ، راهی می‌داند برای "نزدیک ترین تقلید و تاسی ممکن از شور و مرگ مسیح".

دو نکته مهم در مورد الهیات شهادت باید در نظر داشت: اولاً ، الهیات شهادت در طول زمان مطابق با سنت مسیحی توسعه یافته است، و ثانیاً ، شهدای مکابی به عنوان "پیشینیان شهدای مسیحی" در الهیات مسیحی به عنوان فرقه های متعدد مورد احترام قرار گرفته اند. به گفته برخی از محققان، شهدای مکابی "از قرن سوم به بعد به عنوان نمونه های اولیه شهادت" در کلیسا در نظر گرفته شدند.

معنای اخلاقی شهادت در اسلام، مسیحیت، یهودیت (۶)

"بعد اخلاقی شهادت در مسیحیت"

 ایمان در مسیحیت با تحمل آزار و رنج مرتبط است. مسیح به پیروان خود می گوید که پیروی هزینه‌بر خواهد بود. اساسا ایمان مستلزم پایداری در برابر تهدیدها و خطرات است، و آزار و اذیت نیز "آزمایش بزرگ ایمان" خواهد بود. این نکته در باره رنج‌دیدگان در انجیل لوقا آمده که آنها به خاطر رنجی که تحمل کرده‌اند، پادشاهی آسمان را بدست می‌آورند.

 

در مسیحیت شهید کسی است که حداکثر رنج را تحمل می کند و با شهادت خود بر خود غلبه می‌کند. بدین‌سان، شهادت راهی است برای وفاداری به آنچه که بدان ایمان دارد و این یکی از معانی اخلاقی شهادت است. در این نگاه "مسیح شهید نمونه است" و شهادت بیش از هر چیز  "بیان کننده کمال انجیلی" و آمادگی برای ارائه کامل خود در محضر خداست. حتی در مواجهه با مرگ نیز، بسیاری از شهدای مسیحی حاضر نبوده‌اند به شیوه ای "ناسازگار با امر الهی و ایمان به مسیح" عملی از آنها سر زند.

آکویناس ، شهادت را از دریچه فضیلت بررسی می کند، او مدعی است که شهادت فضیلت شجاعت را به نمایش می گذارد و بدین‌سان شهادت "شامل مقاومت قاطع در برابر حملات و آزار و اذیت است". شهادت جسارت می‌خواهد ، جسارت برای مواجهه و استقبال از مرگ به جای فرار یا تسلیم شدن.

پینکرز علاوه بر شجاعت ، استدلال می کند که نیکوکاری ، یکی از سه فضیلت الهیاتی ، "علت محرک" شهادت است. او می گوید شهادت یک عمل نیکوکاری است زیرا انسان باید "از زندگی خود (چیزی که بیشتر از همه دوست دارد) دست بشوید". به بیان دیگر شهادت اساساً ترجیح دیگری بر خود است، همانطور که مسیح جان خود را برای دیگران داد. با توجه به ویژگی های موجود در شهید، می توان گفت که شهادت نشان دهنده "رشد طبیعی فضیلت‌هایی است که باید به آن احترام گذاشت".

معنای اخلاقی شهادت در اسلام، مسیحیت، یهودیت (۷)

"شهادت در اسلام"

شهادت در اسلام فقط حاصل مقاومت فیزیکی در برابر ظلم و سلطه نیست، بلکه می‌تواند در معنایی عام‌تر و در موضوعات روزمره برای عموم مردم نیز رخ بدهد؛ مثلا این روایت که "کسی که عاشق شود و عفت ورزد و بمیرد، او شهید مرده است" به چنین معنای فراخ‌ از شهادت اشاره می‌کند.

در این معنای عام از شهادت، جهاد اکبر (طریقت) جدای از جهاد اصغر (شریعت) نیست. در واقع جهاد اصغر می‌تواند تمرینی و یا راهی باشد برای جهاد اکبر. برای همین است که بسیاری از عرفا همزمان درگیر جهاد اکبر و جهاد اصغر بوده‌اند.

اکنون برای درک معنای اخلاقی شهادت در اسلام باید ماهیت شهادت را در این دین شناخت و مولفه‌های آن را فهرست کرد. با عطف توجه به آیات و روایات مرتبط با "شهادت" می‌توان ماهیت شهادت و معنای اخلاقی آن را در موارد چهارگانه "مقاومت"، "حیات"، "عشق" و "ازخودگذشتگی" دریافت و تقویت فرهنگ شهادت را در شکل‌گیری "تمدن اخلاقی" و "تمدن معنوی" برجسته و مهم دانست. توضیح هر یک در شبهای آتی تقدیم خواهد شد.

معنای اخلاقی شهادت در اسلام، مسیحیت، یهودیت (۸)

"شهادت در اسلام"

در اسلام نیز همچون مسیحیت و یهودیت شهادت با مقاومت درآمیخته است. مقاومت برخی از شهیدان فقط برای حفظ ایمان بوده است که نمونه آن را می‌توان در سمیه و همسرش یاسر در تاریخ صدر اسلام مشاهده کرد. برخی از این مقاومت‌ها از ناحیه شهدا، مقاومت فکری و فرهنگی بوده که نمونه‌اش را در تاریخ معاصر در شهدای محراب (مانند شهید دستغیب) و همین‌طور علمای شهید همچون شهید صدر یا شهید مطهری می‌توان دید. برخی از شهدا نیز شهیدانی در مقیاس امت (یا تمدن) بوده‌اند که برای رسالت جهانی اسلام خود را فدا کرده‌اند که نمونه آن را می‌توان در عاشورا و نمونه‌های جزئی آن را هم می‌توان در شهید سلیمانی دنبال کرد.

حال نکته‌های اخلاقی در "مقاومت" در شهادت را در سه نکته می‌توان خلاصه کرد:

نکته نخسا اخلاقی در مقاومت، عنصر "صداقت" است (من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله) و اساسا کسی که صداقت ندارد نمی‌تواند مقاومت کند.

عنصر دوم اخلاقی در مقاومت، "عدالت" است. در این معنا شهید با شهادتش در مسیر حق و عدل پیش می‌رود و او نه فقط با مقاومت و شهادت خود از حق انسانی و الهی‌ خود دفاع می‌کند بلکه او با شهید شدن‌اش از حقوق دیگران نیز دفاع می‌کند. بخشی از زنده بودن شهید برای جامعه به همین معناست که او با مردن‌اش حیات عادلانه را برای بازماندگان به ارمغان می‌آورد.

عنصر اخلاقی سوم در مقاومت عنصر "عزت" است که در اندیشه اخلاقی اسلام بسیار مهم‌تر است از مسیحیت، که آن را خلاف تواضع می‌داند. در اندیشه اسلامی عزت نفس نه از مسیر تحقیر دیگران بلکه از رهگذر تکریم دیگران رخ می‌دهد. بدین‌سان عنصر "تعزیز نفس"  در اندیشه اخلاقی اسلام و در فرهنگ شهادت میان مسلمانان همراه با "تکریم غیر" صورت می‌گیرد. تفصیل این بحث را در کتاب "رنج عرفانی و شور اجتماعی" آورده‌ام.

معنای اخلاقی شهادت در اسلام، مسیحیت، یهودیت (۹)

"شهادت در اسلام"

یکی از عناصر و سازه‌های ماهوی شهادت در اسلام حیات و زندگی بعد از مرگ است. در این نگاه هرگز شهادت برابر با مرگ نیست. شهدا، خون‌شهدا، و روح آنها در همین دنیا باقی و جاری است. عنصر حیات و ماندگاری شهید در فرهنگ قرآنی یکی از انگیزه‌های شهدای اسلام در استقبال از شهادت است.

نکته مهم در عنصر "حیات در شهادت" این است که حیات شهدا فقط حیات در ماورای دنیا نیست، بلکه حیات شهید در زندگی روزمره دنیا و بستر اجتماعی همین دنیا هم هست. حیات شهید بعد از شهادت در این دنیا حیات جدیدی است و مرگ شهید زندگی جدیدی را برای او در همین دنیا رقم می‌زند. با عطف توجه به این نکته، می‌توان سهم شهید و شهادت را در حیات جامعه، نظام‌ مناسبات انسانی، و حتی تمدن درک کرد.

در این باره به نظر می‌رسد عنصر اخلاقی ذیل حیات شهید، عنصر "ابدیت و نامیرایی" است. از این منظر امر اخلاقی زوال‌ناپذیر است و آنچه که زوال نمی‌یابد نیز حتما متضمن امر اخلاقی است. آیه شریفه " يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ" می‌تواند به اهمیت چنین معیار "حیات" اشاره داشته باشد. بدین‌سان زندگی اخلاقی شهید با شهادتش تمام نمی‌شود، بلکه او با شهید شدن زندگی اخلاقی جدیدی را آغاز می‌کند و می‌تواند به پیرامون خود یک روح اخلاقی جدیدی بدمد. سخن کیرکگارد در این باره جالب است که می‌گوید: "فرمانروایان می‌میرند و با مردن‌شان فرمانروایی‌شان تمام می‌شود ولی شهیدان می‌میرند و آنگاه تازه فرمانروایی‌شان شروع می‌شود."

معنای اخلاقی شهادت در اسلام، مسیحیت، یهودیت (۱۰)

"شهادت در اسلام"

علاوه بر عنصر مقاومت و عنصر نامیرائی می‌توان عنصر "عشق معنوی" را در شهادت مهم برشمرد. در واقع شهادت حاصل "از خود گذشتگی" است و گذشت از خود هم زمانی رخ می‌دهد که انسان عشقی فراتر از خود پیدا بکند که بتواند از خود عبور کند. بدون عشق صادق امکانی برای عبور از خود نخواهد بود.

بنابر فلسفه اشراق، پیوندی هست بین عشق انسانی و عشق الهی. در این منظر امکان ندارد کسی عشق به خدا داشته باشد ولی عشق به خلق خدا را فروگذاشته باشد. این نکته در مورد خود خدا نیز صادق است که او چون عاشق خود است به آفریده‌های خود عشق می‌ورزد.

با عطف توجه به این نکته، عنصر دیگر اخلاقی نهفته در شهادت، عنصر "خلوص" و سپس عنصر "وفاداری" است. با توجه به این عناصر اخلاقی می‌توان شهادت را به مثابه "مرگ اخلاقی" تصویر کرد.

معنای اخلاقی شهادت در اسلام، مسیحیت، یهودیت (۱۱)

"شهادت در اسلام"

در شهادت نوعی از فروش و عرضه خود به یک حقیقت برتر و متعالی است (و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات‌الله). قربانی کردن خود برای خدا (چه به صورت "فی‌الله" باشد و چه به شکل "فی‌سبیل‌الله") نوعی از شباهت بین شهید و آن غایت متعالی (الله) ایجاد می‌کند. بدین‌سان نکته اخلاقی مهم در شهادت، تشبّه اخلاقی شهید به خودِ خداست و این می‌تواند باب جدیدی را در عمق اخلاق شهید بگشاید.

در این باره یکی از نکته‌های مهم اخلاقی در شهید، جمع اخلاقی بین "من" و "دیگری" است. به بیان دیگر قربانی‌شدن شهید صرفا یک اخلاق نوع‌دوستانه نیست که "معتقد است ، از نظر اخلاقی "ذینفع یک عمل باید شخصی غیر از شخص عمل کننده باشد"، بلکه اخلاق شهید، اخلاقی فراگیر است که هم خود (من عِلوی) و هم دیگران را به طور مساوی در بر می گیرد.

به عبارت دیگر ، ایثارگری شهید به این معناست که همانطور که اخلاق از خود شروع می شود و به دیگران ختم می شود ، به خاطر دیگران نیز شروع می شود و در خود ما منعکس می شود. بنابراین ، عمل اخلاقی شامل خود و دیگران به طور همزمان می شود. انسان وقتی به دیگران خدمت می کند خود را نادیده نمی گیرد و به همان اندازه که به خود خدمت می کند از دیگران غافل نمی شود.

 
امتیاز دهی
 
 


مطالب مرتبط

پربازدید ترین مطالب

مطالب مرتبط

پربازدید ترین مطالب
[Control]
تعداد بازديد اين صفحه: 236
ایتا
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

مركز مطالعات فرهنگي اجتماعي
مجری سایت : شرکت سیگما